آدرينا شريفآدرينا شريف، تا این لحظه: 14 سال و 14 روز سن داره

آدرينا يعني عشق مامان و بابا

عزيز دل مامان

هزار تا الله اكبر فداي اون صحبت كردنت كه اينقدر كامل و خوب صحبت مي كني واضح شيرين و زيبا . و حالا جمله هاي زيبايي مي گي كه ما همه انگشت به دهن مي مانيم . عزيز دل مامان فقط حالا نگران دندانهايت هستم اي كاش بزاري برات مسواك بزنم چون دندانهاي جلوت واقعاً‌ خراب شده و من از اين بابت خيلي خيلي نگرانم و تو را كه بردم دكتر دندانپزشك گفت كه بايد هر شب دندانهايت را با جوش شيرين بشوري كه عمرا تو اجازه نمي دهي .  ...
13 خرداد 1391

کم خوابیدنهای شبانه

الان بیشتر از یک هفته است که شما دیگه شیر نمی خوری و توی این مدت شبها خیلی خیلی بد می خوابی و این خیلی برای خودت بد است و بعد هم برای من که صبحها می خواهم بروم سر کار خیلی داغون کننده است البته که خداوند قدرت خارق العاده ای در این زمینه ها به مادر می د هد  اما باز هم این هم حدی دارد و گاهی اوقات آدم کم می آورد البته این کم آوردن زمانی شکل می گیرد که بیداریهای شبانه ات به دلیل خدایی نکرده دردی باشد مثلاً دیشب که انگشتت که لای در ماشین لباسشویی مانده خیلی درد می کرد و فکر کنم دلت هم درد می کرد و حسابی هم خوابت می اومد که نمی توانستی بخوابی و این خیلی بد بود حسابی اعصابم به هم ریخت جوری که الان هم که اومدم سر کار حال تهوع دارم کم خوابی و ...
7 خرداد 1391

امتحان فرانسه

ديروز با اين كه خونه بودم اما آدرينا ر ا گذاشتم پايين خونه مامان تا كمي براي امتحان اخر ترم درس بخوانم كه ساعت هنوز 1 نشده بود كه ناگهان صداي گريه و جيغ آدرينا اومد . سريع خودم را رساندم پايين دست دختر نازنيم لاي در ماشين لباسشويي گير كرده بود و حسابي داغون شده بود رسماً بدبخت شديم چون ايشون حسابي نازنازي هستند و چون اصطلاحاً ناز كش زياد دارند حالا حالا ها بايد ناز ايشان را بخريم البته واقعاً‌دستش هم آسيب ديده بود . مامان قربون قد و بالات بره الهي عزيز دلم كه دستت خوني شد يك ذره . شيطون مامان دوستت دارم يك دنيا  ...
2 خرداد 1391
1